۱۳۸۸ مرداد ۹, جمعه

شیوه جدید دیوار نویسی، مطمئن و کم خطر

امروز گلاب به روتون رفتم دستشویی دیدم دورتادور دیوار نوشته "مرگ بر خامنه ای" و "مرگ بر دیکتاتور" و "قس علی هذا"...
این کار نظرمو جلب کرد به خاطر همین گفتم اونو اینجا مطرح کنم و فوایدشو بگم:
اول از همه اینکه با دیدن نام مبارک مقام عظما بروی دیوارهای مستراح پروسه دفع سریعتر و با مدت زمان کمتر صورت میگیرد.
دوم اینکه این کار کاملا بی خطره و هیچکس نمیتونه از دستشویی آمار بگیره و اصلا معلوم نیست کاره کیه. همچنین احتمال دستگیری و لو رفتن بسیار کمه.
سوم؛ از آنجایی که حضرات مزدور جز خوردن و خوابیدن بلد نیستند و لازمه خوردن نیز به مستراح زیاد رفتن است، با دیدن نام مقام عظما بروی دیوار و سنگ دستشویی، پروسه دفع در آنها مختل شده و دچار بحران روحی نیز می شوند چراکه نام مبارک خدایشان بروی سنگ نجس مستراح دیده شده است.
چهارم اینکه سعی کنید همیشه یک ماژیک سبز، ترجیحا با قاب آبی یا مشکی همراه داشته باشید. سعی کنید بیشتر روی دیوار دستشویی های مساجد و اماکن مذهبی و پایگاههای بسیج اینکار را انجام دهید. اینجوری باعث میشه که وقت زیادی رو برای مقابله با اینکار تلف کنند و هم از لحاظ روحی عصبی شوند.
امیدوارم دوستان با ارائه نظرات و پیشنهادات خود برای بهتر به نتیجه رسیدن کمک نمایند.

۱۳۸۸ مرداد ۷, چهارشنبه

با سناریوی عقب نشینی مردم جنایات رژیم را فراموش نخواهند کرد

مردم زیر بار ظلم و جور کمرشان شکسته است. صدایشان را خفه کردید و لبانشان را دوختید. آنها را مورد آماج کثیف ترین و پست ترین تهمتها قرار دادید. بروی کسانی که فقط حقشان را می خواستند و فقط می خواستند که شما به نظرشان گوش دهید آتش گشودید. مردم مظلوم و بی دفاع و بی سلاح را تیرباران کردید و ککتان هم نگزید. آنها را به فجیع ترین وضع کشتید. مورد شکنجه وحشیانه قرار دادید. هستی و زندگی بسیاری از خانواده ها را نابود کردید. هزاران نفر را داغدار و عذادار کردید. مردم را به وحشیانه ترین و فجیع ترین وضع مورد ضرب و شتم قرار دادید. مجروحات و زخمی ها و کشته های بیشماری از جنایات شما باقی مانده است . دستگیر شدگانی که فقط با سکوت راه می رفتند را کشتید شکنجه کردید یا آنها را مجروح و زخمی کردید. شما حتی به بیماران و رنجوران جسمی هم رحم نکردید. بیمار را روی ویلچر شکنجه کردید و آنها را کتک زدید. شما حتی به مجروحان زخمی و بیمارستان ها نیز رحمی نکردید. از مداوای مجروحین جلوگیری کردید و بسیاری از آنها را در بیمارستان کشتید جنایتی که تاریخ تا کنون به خود ندیده بود. شما به نمازگزاران نیز حمله ور شدید و آنها را ضرب و شتم کردید. در مقابل تا جایی که می توانستید به مردم دروغ گفتید و آنها را مسخره کردید. بزور و تهدید و شکنجه آنها را پای اعترافات دروغین نشاندید. آبرو حثیت افراد مؤمن را با نشان دادن اعترافات دروغین بر باد دادید.

آیا باز هم انتظار دارید مردم شمار ببخشند؟

۱۳۸۸ مرداد ۳, شنبه

حکایت رأی 24 میلیونی و عدم توانایی در یک انتصاب


در این وضعیت هر آدم خرمندی از خود می پرسد مگر احمدی نژاد 24 میلیون رأی نیاورده است پس چطور توانایی یک انتصاب موفق را ندارد؟
چطور بعد از یک انتصاب همه اطرافیانش بر وی فشار آورده و حتی اشخاصی چون شریعتمداری با لحنی آمرانه احمدی نژاد را مورد خطاب قرار می دهد؟
چگونه می شود که تمامی اشخاصی که معتقدند احمدی نژاد 24 میلیون رأی آورده است انتصاب منتخب خود را قبول ندارند و بشدت مخالفت کرده اند؟
پاسخ به این سئوالات چندان دشوار نیست و هر آدم عاقلی به خوبی متوجه میشود که حتی خود حامیان اصلی احمدی نژاد نیز می دانند که رئیس جمهور، خودش انتصابی است به همین جهت انتصاب خودمختارانه رئیس جمهور را قبول ندارد.
یکی از دلایل اینکه احمدی نژاد بدون توجه به مواضع و عقاید حامیانش مشایی را برای این پست مهم برگزید این بود که احمدی نژاد ریاست خودش را مدیون حامیانش نمی داند. احمدی نژاد با کودتای سپاه روی کار آمده است بنابراین طبیعی است که خود را مدیون دیگر حامیانش نداند. در مسئله مشائی هم اگر دقت کرده باشید سپاه هیچ موضعی در برابر انتصاب مشائی نگرفته است.
از طرفی خود طرفداران اصلی احمدی نژاد هم می دانند که رأی 24 میلیونی، پوشالی و توخالی است بنابراین به خود اجازه می دهند که نظرات و عقاید خود را به احمدی نژاد تحمیل نمایند. از نظر اینان نیز معنای ندارد کسی که با حمایت رژیم و با کودتا روی کار آمده است بخواهد هرگونه که دوست داشته باشد رفتار نماید. این گونه رفتار کردن فقط مختص کسی است که واقعاً با رأی بالای مردم روی کار آمده باشد نه کسی که با کودتا رئیس شده باشد.
ملاحظه کردید دیدگاه کسی که با کودتا روی کار آمده با کسانی که رئیس خود را کودتاچی می دانند کاملا متفاوت است و این سر منشأ اختلاف میان این دو می شود. مسئله مشایی اولین اختلافی بود که در جبهه کودتاگران رخ داد. منتظر اتفاقات این چنینی باشید.
نتیجه اینکه طرفداران فریب خورده احمدی نژاد اگر دنبال دلیل برای تقلب در انتخابات می گردند؛ دلیل در همین نزدیکی است/ اگر خرد و عقل دارید همه مسائل و پیشآمدها دلیلی بر نامشروع بودن احمدی نژاد است. از استقبال ناچیز در مشهد، از نمازجمعه پرشور هاشمی و تظاهرات میلیونی معترضین، دیگر دلیلی واضح تر وجود ندارد. مسئله مشایی هم مصداقی از هزار دلیل برای نامشروع بودن احمدی نژاد است. اگر احمدی نژاد 24 میلیون رأی داشت هیچ کس توانایی مخالفت با وی نداشت. قدرت رأی 24 میلیونی از قدرت رهبری نیز بالاتر است.
نکته آخر اینکه به نظر من احتمال سناریو بودن مسئله مشایی ضعیف است. سناریوی سیاسی فقط از اشخاص سیاستمدار و چرچیل مآب بر می آید. پس احتمال اینکه این سناریو ساخته احمقانی چون احمدی نژاد و دستیارانش باشد خیلی بعید است. احمدی نژاد اگر عقل و سیاسی داشت، آبروی خود را با تقلب ناشیانه در انتخابات بر باد نمی داد و اگر عقل داشت با سالم و آزاد خواندن این انتخابات یا اظهار نظراتی چون خس و خاشاک و غیره، وضعیت خود را خرابتر نمی کرد. البته از طرفی این انتصاب هیچ ضربه ای به جنبش سبز وارد نکرد بلکه آتش زیر خاکستر را برافروخته تر کرد و از سوی دیگر بیشتر موجب اختلاف میان حامیان احمدی نژاد رخ داد و مردم فهمیدند که این رئیس جمهور خودکامه و دیکتاتور مانند است و این به هدف جنبش سبز نزدیکتر است.

چند نکته در مورد تجمعات و راهپیمایی ها


با سلام
وضعیت امروز جنبش سبز بسیار حساس است و تا کنون کسی بطور علنی رهبری و هدایت این جنبش را بر عهده نگرفته است. به همین دلیل منبع برنامه ریزی بسیاری از تجمعات معلوم نیست. همین عدم وجود منبع یا ناآگاهی جنبش از این برنامه ریزان باعث می شود بسیاری از مردم معترض از صحت و سقم اینها اطلاع نیابند و در وضعیت دو به شک بودن از رفتن به تجمعات خودداری می کنند.
همین وضعیت باعث می شود نفوذی های وزارت اطلاعات و لباس شخصیها بطور ناشناس در برنامه ریزی و هدایت تجمعات شرکت کنند تا براحتی بتوانند آن را سرکوب کنند. به فرض تعیین می کنند که با فلان مشخصات و علامات و پلاکاردها شرکت کنید یا از فلان مسیر به سمت مسیر دیگر حرکت کنید. یا اینکه برای مقابله با نیروهای امنیتی فلان جا بروید و اینگونه اقدام نمایید.
دقت کنید نیروهای اطلاعاتی اینگونه با هدایت جنبش و تجمعات، به راحتی می توانند آن را سرکوب کنند و یا اشخاصی که نقش بیشتری در این تجمعات دارند را دستگیر نمایند. بی شک کسانی که جزئیات این تجمعات را تعیین می کنند و آن را هدایت می کنند بهتر می توانند با آن مقابله کرده و سرکوب نمایند.
به همین دلایل مردم معترض باید دقت بسیار بیشتری در اعتراضات خود به خرج دهند تا کمترین تلفات و خسارات به آنها وارد شود چراکه هنوز راههای «نرم» برای به زانو درآوردن کودتاچیان وجود دارد.
با توجه به همین گفته ها باید نکاتی مورد توجه قرار گیرد و با دقت هرچه بیشتر به مبارزات خود ادامه دهیم:
1. در هر تجمع برای مبارزه با نیروهای سرکوبگر از روشهای جدید استفاده نمایید. روشهایی به ابتکار خودتان باشد تا شائبه برنامه ریزی برای آن نباشد. یکی از راهها پنجر کردن موتور سرکوبگران است یا کارهایی به ابتکار خودتان.
2. اگر تعداد شما اندک است سعی کنید تا فرصت مناسب وارد محدوده اصلی تجمع نشوید که در این صورت در تله کودتاچی ها قرار گرفته اید. وقتی جمعیت زیاد شد از فرصت استفاده کرده و وارد جمعیت شوید.
3. تا زمان مناسب جمعیت را رها نکنید و وارد کوچه های خلوت نشود. چراکه نیورهای سرکوبگر در کوچه هایی که احتمال فرار در آن زیاد است کمین می کنند.
4. در زمان حمله نیروهای سرکوبگر سعی کنید جمعیت را قانع کنید که زیاد فرار نکنند تا پراکندگی صورت نگیرد. پراکندگی جمعیت همان است که نیروهای امنیتی می خواهند تا سرکوب معترضین آسان تر شود. در حملات سرکوبگران سعی کنید از نقاط حساس بدن خود مانند سر محافظت کنید. با فرار نکردن و مقاومت کوتاه می توانید باعث فراری مزدوران شود یا آنها را به تله بیاندازید.
5. دقت داشته باشید نیروهای سرکوبگر محل تجمع را از چند رو پیش تحت نظر و مراقبت لباس شخصیها قرار می دهند تا برنامه های معترضان را بشناسند و راحتتر مقابله نمایند. بنابراین اگر قصد پنهان کرده وسایل مبارزه دارید حواستان جمع باشد. همچنین دقت کنید نیروهای اطلاعاتی با اطلاع قبلی و پیش از آغاز تجمع در محلهای (اغلب) دولتی در محدوده اعتراضات دوربینهای قوی کار می گذارند تا با عکس برداری و شناسایی افراد راحتتر بتوانند سرکوب نمایند.
6. اگر قصد انجام کار خاصی مانند سنگ زدن، مبارزه رودرو با لباس شخصیها حتما سعی کنید که صورت خود را بپوشانید تا شناسایی شما ممکن نباشد.

نکات دیگری که باید توجه داشت اینکه اگر تصور می کنید که تبلیغات کم صورت گرفته یا احتمال زیان دیدن بسیار زیاد است از رفتن به تجمع خودداری نمایید. افرادی که هم که بعد از شروع تجمع متوجه شدند که جمعیت زیادی نیست می توانند در تجمع شرکت نکنند تا نیروهای سرکوبگر بی خودی در گرما سرگردان شودند و ناکام به محل خود بازگردند.
البته دقت نمایید اگر احساس می کنید جمعیت اندک در میان نیروهای سرکوبگر گیر افتاده اند حتما تمام تلاش خود را برای نجات و رهایی آنها بکار بگیرید و بدون توجه آن محل را ترک نکنید.
نکته دیگر اینکه سعی کنید با با راه اندازی تبلیغات دروغین مثلا اعلام کنید که فردا فلان جا تجمع است اما در واقع هیچکس شرکت نکند تا مزدوران رژیم سردرگم شوند یا در آینده نتوانند دروغین بودن یا نبودن بودن تجمعات را تشخیص دهند. باید به هر روشی از فریب نیروهای سرکوبگر برای خسته کردن آنها استفاده کنیم. این طرح نیاز به کار بیشتری دارد تا مردم بی اطلاع در دام نیفتند.
در آینده مسائل مهمتری را در مورد مبارزه با کودتاچی ها مطرح می کنیم.